bidandoon

Thursday, November 21, 2002

ماه کامل بود و سکوت و يک مرد تنها به ديوار هاي ايواني که سرماي سنگهايش به شکنجه ميماند تکيه داده بود . همه خواب بودند حتي فرشته ها همانها که قول داده بودند شانس را براي او به ارمغان آورند و ماه آن بالا بود روشن و تابان و خدا بالا تر انگار آنقدر بالا که هيچ دعايي را نميشنيد ، هيچ درخواستي را و هيچ التماسي را ، بخار دهانش مه را به ياد مي آورد .
انگار ديروز بود که شبنم درخشاني روي گلبرگ زندگي اش نشست . آنروز جان داد به گلبرگي که داشت ميپژمرد و غبار را از چهره اش ميزدود تا هوايي تازه کند . او يک روز مثل يک قطره باران آمده بود و بايد مثل يک قطره باران ميرفت ، او بيخيال عشقي بود که گلبرگ خسته به او احساس ميکرد او در دنياي خود ميزيست دنيايي که در آن تعلق داشتن معني زندان ميداد و گلبرگ اين را نميفهميد ، گلبرگ فقط ميخواست به شبنمي مطعلق باشد که مطعلق به اوست . از هيجان آن گلبرگ عاشق ميشد و گرم ميشد و کمک ميکرد تا شبنم بخار شود . شبنمي که اگر ميرفت گلبرگ با قانون دنيا تنها ميماند .
مرد کنار ايوان نشسته بود او خواب شبنم را ديده بود ، او يک کابوس ديده بود ، مي ميترسيد ، او حتي ديگر از ماه هم ميترسيد ، و از اين دنيا با قوانين عجيبش قانوني که او را محکوم ميکرد تنها بماند ، قانوني که دوستي را محکوم ميکرد فنا شود و قانوني که به تمام طعلق ها خط بطلان ميکشيد .او ميترسيد کابوسش به حقيقت بپيوندد و کابوس چنين بود :
در خيابانهاي شلوغ ، در بين روزمرِگي دائم دنيايش شبنم را ديده بود شبنم با او صحبت کرده بود او تمام ماجراي صحبتشان را از ياد برده بود مگر همين يک جمله را که شبنم گفته بود :«من تلفنم رو به همه ميدم ولي وقتي هرکس دوبار بهم زنگ زد ديگه جوابش رو نميدم ولي تو با همه فرق داشتي اما ديگه تموم شد حالا که اين حرف رو زدي خدا حافظ براي هميشه و موفق باشي » بعد هم روي پدال گاز اون پژوي دنده اتوماتيک سبزرنگي که توش بود فشار آورد و رفت شاهين بيچاره هرچه به دنبالش دويد نتونست بهش برسه که بهش بگه دوستش داره بگه نميخواد از دستش بده بگه هموني که هست قبولش داره فقط تنهاش نذاره ! دويد و دويد تا وقتي از خواب پريد و حالا ميلرزيد کنار ايوان منتظر بود تا صبح شود منتظر بود ببيند اينبار دنيا برايش چه تدارک ديده است ، آيا تقاص گناهانش را بايد با از دست دادن تمام اميد هايش ميپرداخت يا اين فقط يک رويا بود ...
آدامه دارد
000000